سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سوزش درد بردباری را جرعه جرعه درکش که آن اساس حکمت و ثمره دانش است . [امام علی علیه السلام]
شهیدان زنده اند الله اکبر
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» سید علی دوامی

معمولا برای نوشتن خاطرات شهدا از کلام والدین بزرگوارشون بهره میبریم. اما امروز می خوام خودم یه خاطره از شهید بگم.

لااقل حالا خودم به بل احیا... عند ربهم یرزقون بودن شهدا ایمان دارم...

هروقت دلم میگرفت میرفتم گلزار شهداپیش داداش علیرضام. همیشه هم با پنج شاخه گل، دوتا برای شهیدان حسینی آزاد (سید اسدالله و سید مرتضی)، یکی واسه آقا سید مجتبی که از قبل خودش شاخه گلش رو معلوم میکرد چون همینکه پاهام به گلزار میرسید یکی از گلا شاخه اش می شکست اونوقت میشد سایزگلدون سید. یه شاخ گل میزاشتم واسه علیرضا و یکی هم مال آقا سید علی دوامی که طبق معمول نصیب دوستانش میشد و بهش نمیرسد...همش هم گله می کردم.

 آقا سید علی دوامی

اینبارم هم دلم گرفته بود .همیشه واسه گله میرفتم پیش علیرضا.میگفتم داداشم آخه واسه کی رفتی شهید شدی؟واسه ما آدمای بی غیرت!!اما اینبار می خواستم از داداشم برات کربلامو بگیرم .وقتی پیش علیرضا نشستم و شاخه گلارو گذاشتم پیشش گفتم ببین! فقط یکیش مال توهستش.یکی دیگه رو خودت بده به آقا سید علی دوامی...پیشش شلوغه .سید اجازه ی دیدار نداده و نشد که مهمون خونه اش باشم.

با داداشم حرف زدم مثل همیشه اما نه مثل همیشه....بعد خداحافظی کردم وگفتم سلامم رو به سید علی دوامی برسون.(قرار بود دوستام برن خونه ی شهید دوامی، من حوصله نداشتم که هیچ،سر لج هم افتاده بودم که نمیام.)

نزدیک امیرمازندرانی بودم که گوشیم زنگ خورد.نمی خواستم جواب بدم بالاخره جواب دادم.دوستم گفت بچه ها میخوان برن خونه ی شهید دوامی .دست تنهان ،باهاشون میری؟؟

مزیت اینکه نه گفتن بلد نیستی بدرد همین جا میخوره دیگه!!!

گفتم باشه .ساعت سه ونیم مهمون خونه ی شهید دوامی شدیم و حاج خانوم نیک دوز برامون از خاطرات سید گفتن، از سیب سرخ سید علی، از نماز شب خوندناش و  اینکه سید هروقت حرف زن گرفتن میشد می گفت خدا واسش حورای بهشتی نشون کرده.همین هم شد. یکی خواب دید که کلی خانوم که مثل فرشتهان و یکی که از همه زیباتر بوده دارن میان .پرسید این خانوم که اینقدر زیباست کیه؟ جواب شنید که مگه نمیدونید؟ این عروس خانوم نیکدوز، زن آقا سید علی هست...

آقا سید علی دوامی سه تا 21رو ردیف کردند.21رمضان متولد شدند و21 رمضان هم به شهادت رسیدندآن هم در 21 سالگی.

با حاج خانوم که صحبت کردم بهم گفت:شاخه گلت به سید علی رسید...

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

پی نوشت:

اصلا قصدم ریا نبود.فقط خواستم دوستان بدونن که شهدا زنده اند و وقتی باهاشون صحبت میکنید به حرفاتون گوش میدن.

درمورد شهید دوامی هم باید بگم نیازی نیست دوستان حرفاشون رو نامه کنند یا روی پارچه واسه سید بنویسن.اگه یه قدری کنار سید بشینندو باهاش صحبت کنند آروم میشن.

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » الله اکبر ( دوشنبه 90/2/26 :: ساعت 10:34 صبح )

»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

سید علی دوامی
آمین...
میهمان ناخوانده
پریشان آرام
لبخند پشت قاب عکس
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 3
>> بازدید دیروز: 0
>> مجموع بازدیدها: 21525
» درباره من

شهیدان زنده اند الله اکبر
الله اکبر
بسم رب الشهدا والصدیقین سر امام عشق بر بالای نی رمزی است بین خدا و عشاق.... یعنی این است بهای دیدار! شهیدان زنده اند الله اکبر...

» پیوندهای روزانه

دریچه چشم من [5]
نسل محرم [1]
بنیان [2]
رعد [5]
[آرشیو(4)]

» آرشیو مطالب
مرداد 89
شهریور 89
مهر 89
آبان 89

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
الرعد
منیر
دریچه ی چشم من

» صفحات اختصاصی

» طراح قالب